عاشورای امسال
سلام پسرکم
امسال با مامانی و خاله فاطمه رفتیم مصلی..مجمع جهانی شیرخواران..
شبش ساعت 1ونیم خوابیده بودی صبحم 6ونیم بیدار شدی!!
با مترو رفتیم(نمیدونستم باباهم میتونسته بیاد)
اینجا تو مترویی منتظر مترو
ی عکس محشر خاله ازت گرفته که تو گوشیشه و ویروس داره..حتما میذارمش ولی
ظهر عاشوراست..تو حیاط مامانی اینا
(از شنبه اومدیم تااا 5شنبه بودیم)
نمیدونم چرا مداحی به گوشت میرسه میخوابی
خیابون پراز دسته بود و عمیق خواب بودی!!!!!!!!!!!!
شترسواری کردی
در آغوش امیر قلعه نوعی
خیلی دوست داشتم امسالم ببینمش تا اینکه اومدن..من روم نمیشد برم جلو آخه خیلی شلوغ بود
ولی خاله فاطمه تشویقم کرد تا رفتم دادمت بغلش
تو بغل آقای یزید
این دختر خودشه تو بغلش داشتن ازش عکس میگرفتن منم فکر کردم که از بچه های دیگه جا نمونی گفتم شمارم بغل کرد که دخترش بهت اخم کرده بود
انقدر خجالت کشیدم