مامان جونم عاششششقتم
تو را می ستایم... تو را می ستایم و بر دستان پر مهرت بوسه می زنم که چگونه قطره قطره ی خوبی هایت را چون دریایی بی انتها نثار من می کنی...
تو را می ستایم که چگونه چتری از محبت و امنیت بر سرم باز می کنی تا مبادا باران تلخی های روزگار مرا خیس کند...
تو را می ستایم که لالایی بی آلایش تو آرامش را به چشمان من هدیه می کند...
تو را می ستایم... تو را می ستایم که همواره آغوش گرمت پذیرای جسم خسته ام است...
تو را باور دارم... تو را دوست می دارم... تو را با صداقت دوست می دارم... هنوز هم وقتی تنهایی و سکوت بر سرم سایه می افکند، دستان توست که بر شانه هایم می نشیند...
هنوز هم نفس های آرام و خسته ی توست که به من انگیزه ی بودن می دهد...
هنوز هم تشنه ی صمیمیت چهره ی پاک تو هستم... پس بگذار تا از نگاه روشنت سیراب شوم... بگذار تا همیشه داشتن تو را فریاد بزنم... داشتن تو را...
خستگی هایت را به جان می خرم و برایت فرشی از قدر دانی می گسترانم تا گام های تو را ارج نهم... اگر لحظه لحظه ی بودنم را هم فدایت کنم، در برابر تو که تمام ارزش هایت را به پای من ارزنده ساختی، چون قطره ای ناچیز هستم در برابر اقیانوس خروشان... پس برایت حصاری از وجودم می سازم تا پاسبان خوبی هایت باشم... تا بدانی زندگی من فقط در کنار توست که معنا می یابد... معنا می یابد...
روز مادر و به مامان جونم تبریک میگم
خیلی برام زحمت کشیده... دستشو میبوسم....
البته یه بوسم برای بابا جونم....
دوستتون دارم...ایشالا که سایتون همیشه بالای سر ما باشه