محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 28 روز سن داره

نی نی ناز

در نیمه ی سفرت

1392/7/27 15:25
نویسنده : انسیه
585 بازدید
اشتراک گذاری

کندوی عسلم سلام

انگار همین دیروز بود که فهمیدم یه کنجد کوچولو تو دلمه و خدا یه فرشته م به من داده

یادش بخیرآ...اولش مامانی اینا میگفتن تا آزمایش خون ندادم باورشون نمیشه و نباید به کسی بگم

بعدشم که آزمایشم مثبت شد میگفتن شاید مثبت کاذب باشه باید برم سونو صدای قلبتو بشنوم بعد بگم به همه...خیلی حرص میخوردم که کسی قبولت نمیکرد... بعدش که رفتم سونو خاله مهدیه هی میگفت اندازه نقطه ست همش...میومدم تو اینترنت اندازه هاتو میخوندم ولی کسی قبول نمیکرد

خلاصه منم تصمیم گرفتم بزنم به بیخیالی و بگم آره بابا اندازه کنجده  که خودشون کم کم گفتن نه بزرگ تر شده... تا الان که از 20 سانتم بیشتری

سفر 9 ماهت نصف شده و نمیدونی چقدر دلم میخواد ببینمت

همش فکر میکنم صدای گریه ت چه شکلیه

یکم،خیلی کم شکمم زده بیرون... تکون خوردناتم کم و بیش میفهمم... الهی دورت بگردم که شب و روزو قاطی کردی   دو شب پاشدم دیدم قشنگ داری شیطونی میکنی وروجک

چهارشنبه و جمعه م رفتیم مغازه بابا یکم کار داشت منم شمارو بردم که کار یاد بگیری نفسم

و اما اسم انتخاب کردن که برام معضل شده و نمیخوام اصلا بهش فکر کنم

سه شنبه بابا میره کربلا منم میخواستم برم ولی ترسیدم برات ضرر داشته باشه قرار شد اردیبهشت با مامانی و بابایی بریم که شمام کامل تشریف داشته باشین

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامانی درسا
28 مهر 92 2:06
عزیزم سفر برات خوب نیست انشاالله بعدا" با نی نی نازمون مشرف میشی ...... زیارت بابای نی نی قبول درگاه ...... شش ماه شدن نی نی مبارکه ..... انشاالله به سلامت زمینی میشی ....... دوستت دارم عزیزم


ایشالا
مرسی
بووووووووووووووووووووس
مامان فهيمه
28 مهر 92 13:07
سلام مامان گلى خوبى نى نى گلى خوبه
عزيزمبه اطرافيان حق بده ،واسه خود آدمم باور كردنش سخته،شوهر من با وجود تغيير سايز خيلى زياد من و با وجود شكمم كه بزرگ شده بود تو سونوى ٦ماهگى كه خودش نى نى رو ديد هنوز ناباورانه ميگفت يعنى اين واقعيه؟بچه دار شديم؟؟؟[رويا]
آره اين نى نى شيطونا همينجورين وقتى مامان بيداره و فعاليت ميكنه ميخوابن وقتى مامان ميخوابه تازه بيدار ميشن به شيطنت،خدا حفظش كنه


سلام عزیزم مرسی بوووووووووووووس
آدم ناامید میشه آخه ولی خب دیگه باورشون شده...
وااااااااااااااای

مامان ایلیا
28 مهر 92 13:07
ای جونم خاله قربونت بره که شیطونیات شروع شده.
زیاد چیزی نمونده ایشالله که زودی بگذره این روزا
ایشالله که زودی نی نی بیاد و با هم 3 تایی برید زیارت ارباب


بوووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مرسی عزیزم ایشالا
مائده(ني ني بوس)
28 مهر 92 14:12
چشم به هم بزني ايشالا بغلش ميكني و صداي خنده هاي شيرينشو ميشنوي


برای من که عجولم یکم سخته ولی خب چاره ای ندارم که هههههههههه

مامان سونیا
28 مهر 92 16:37
عزیزم راه طولانی نرو ضرر داره بببببببببووووووووسسسس نی نی ناز


آره خودمم به این نتیجه رسیدم نرم بهتره
نفیسه
28 مهر 92 21:32
عزیزم به سلامتی من تولینکم یک قسمت گذاشتم که انتخاب اسم شاید بت کمک کنه .برای منم دعا کن که زود راهم به پایان برسه


مرسی حتما یه سری میزنم
ایشالا
مامان محمدرضا
29 مهر 92 12:55
وروچک کوچولو چقدر تو دل مامانی شیطونی میکنی


مامان امیرمحمد
1 آبان 92 11:10
انشاا... فرشته کوچولو به سلامت و به موقع بدنیا بیاد و سه نفری به زیارت برید


ایشالا
مرسی عزیزم
زهره(نى نى عسلك)
9 آبان 92 17:28
خوبه ديگه!ادم هيكلش تو حاملگى هم موزون باشه!!!من با بيست وسه كيلو اضافه وزن يه توپ متحرك بودم
وااااي نگو با بچه نوزاد ، كربلاااا !


آخه دلم میخواد بزرگ شدن نی نی مو ببینم!!
البته شایدم نرم!!
مامان عرفان
12 آبان 92 21:56
فدات بشم . خوشحال شدم که باعث شدم ذوق زده بشی . اگه دوست داشته باشی خوشحال میشم افتخار لینک کردن شما را داشته باشم انسیه جونم .



واای چه دوسته خوبی پیدا کردماااا
بفرمایید بوووووووووووووووووووووووس
مامان عرفان
12 آبان 92 21:57
خصووووووووووووووصی
مامان عرفان
12 آبان 92 22:03
مراحل سخت 9 ماه را گذروندی و دیگه افتادی رو سرازیری . ایشالا به سلامتی این سه چار ماه هم میگذره و نی نی ات را بغل میکنی . قلب]قلب]


مرسی عزیزم
چهارشنبه سوری امسال عجب شبی بشه ها نی نیم بدنیا میاد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی ناز می باشد