دل درد شدن پسرم
سلام فندقم 5 ماهت که تموم شد دکتر گفت حریره بادوم و فرنی یواش یواش میتونم بهت بدم دادم به خودت خوردی همه زندگیم کثیف شد فدای سرت منم با ذوق زیااااااااااد شروع کردم..خیلی دوست داشتی و تند تند میخوردی که یبار رفتیم جایی صاحب خونه اول بهت یکم موز داد..بعدش هویج پخته داد بعدشم نون سنگک ریخت تو چایی و بهت داد منم روم نمیشد بگم نده بهت..البته یکی دوبار گفتم ولی گوش نکرد و گفت قدیما میدادن (حالا خوبه من و بابا به کسی نگفتیم که دکتر گفته میشه غذای کمکی رو شروع کرد) خلاصه ما اومدیم خونه خودمون و دل دردهای شما شروع شد و تا 10 روز درگیرت بودیم لاغر شدی... ...